حضور پدر شهیده معصومه کرباسی در دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه شیراز

حضور پدر شهیده معصومه کرباسی در دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه شیراز


با حضور آقای حاج حسین کرباسی پدر شهیده معصومه کرباسی دانش‌آموخته دانشگاه شیراز در برنامه گرامیداشت هفته بسیج در دانشکده الهیات و معارف اسلامی که با ذکر خاطراتی از ایشان همراه بود، حال و هوای حاضران سالن علامه جعفری (ره) منقلب شد. یادکرد از شهیده‌ای که از نخبگان دانشگاه شیراز بود.

بانوی شهید معصومه کرباسی فرزند حسین، در تاریخ نهم اسفند ۱۳۵۹ و در میان خانواده‌ای انقلابی، ساکن در شهر شیراز متولد شد. محیط مذهبی و قرآنی خانواده موجب شد که وی از همان اوان کودکی با محافل و مجالس دینی انس گرفته و پس از آغاز دوره‌ی تحصیل به عنوان قاری قرآن کریم در مدرسه فعالیت نماید. وی که مقاطع تحصیلی خود را در مدارس شهر شیراز سپری نمود، در کنار اشتغال به تحصیل به فعالیت‌های فرهنگی و قرآنی نیز وارد شده و در پایگاه‌های بسیج و گروه تواشیح نیز حضور پررنگی داشت و به عنوان مجری در برنامه‌های مدرسه حضور می‌یافت. وی در مقطع راهنمایی تحصیلی، اولین مقاله‌ی علمی خود را با عنوان "تفسیر آفتاب" نوشته و حائز مقام سوم شد. در مقطع دبیرستان نیز سه مقاله‌ی علمی را با همکاری دوستانش به رشته‌ی تحریر در آورد که موضوع یکی از آن‌ها نگرشی بر مهمترین گیاهان دارویی استان فارس بود و در این زمینه ۵۰ گیاه دارویی را بررسی کرده بودند و با اطلاعات کامل از جمله محل رویش، طبع و خاصیت گیاهان و با نقاشی‌های رنگی، آن را به زیور طبع آراستند که این مقاله مقام اول کشوری را کسب کرد. هم چنین با کمک دوستانش مقاله‌ی دیگری تحت عنوان "فارس یاد" نوشته و در آن به معرفی آثار تاریخی استان فارس پرداخت که آن مقاله نیز مقام اول کشوری را کسب کرد و مقاله‌ی دیگری را نیز تحت عنوان "شیراز خال رخ هفت کشور" نوشتند که در آن هم به بررسی آثار تاریخی شیراز پرداختند و به واسطه ی نوشتن این مقاله نیز حائز کسب مقام اول کشور شدند. این بانوی فعال پس از ورود به دانشگاه شیراز با یکی از هم‌کلاسی‌های لبنانی خود به نام رضا عواضه آشنا شد و پس از مدتی به امید آن‌که شروع زندگی مشترک با این جوان متدین لبنانی موجب رشد معنوی هر چه بیشترش شود، به خواستگاری او جواب مثبت داد و به رغم وجود مشکلات ناشی از زندگی در کشوری که پیوسته با تهدیدات رژیم منحوس صهیونیستی دست و پنجه نرم می‌کند، با رضایت قلبی و پس از اخذ مدرک کارشناسی رشته‌ی مهندسی کامپیوتر و برگزاری مراسم ازدواجی به یادماندنی، عازم لبنان شد. او که دختری متدین، مقید به حفظ حجاب اسلامی، اهل ادای واجبات و ترک محرمات، مأنوس با قرآن کریم، مجالس دعا و خواندن نماز شب و اهل صله‌ی رحم و دستگیری از نیازمندان بود، در کنار به جای آوردن این مناسک عبادی بنای زندگی بسیار عاشقانه‌ای را در کنار همسرش پایه‌گذاری کرد که یکی از ثمرات ارزنده ی آن تولد پنج فرزند (سه پسر و دو دختر) است. علاقه‌مندی به مطالعه‌ی کتاب از جمله ویژگی‌های او به شمار می‌رفت که در این زمینه با پدر گرامی‌اش نیز همراهی می‌کرد و حتی در زمان سکونت در لبنان نیز از طریق تماس تلفنی و پیام‌رسان‌های ایرانی، دوره‌های کتاب خوانی مشترک را با یکدیگر برگزار می‌کردند. معصومه، مادری فداکار و دلسوز برای فرزندانش بود و بیش از هر چیز برای آموزه‌های اسلامی آن‌ها اهمیت قائل می‌شد و می‌کوشید تا فرزندانی پیرو راه مقاومت اسلامی و ولایت‌مدار را تربیت کند. وی هم چنین در کنار همسرداری و فرزند‌پروری درخور تقدیر، به فعالیت‌های جهادی و رسانه‌ای نیز اشتغال داشت و پا به پای همسر مجاهدش با حزب‌الله لبنان همکاری می‌کرد. علاقه‌ی او به همسرش به اندازه‌ای بود که تحت هیچ شرایطی نمی‌توانست او را تنها بگذارد و علاوه بر آن‌که حاضر نبود در دورهمی‌های دوستانه هم بدون همسرش شرکت کند.بدرقه کردن آقا رضا برای رفتن به سر کار، یکی از بندهای مهم دفتر برنامه‌ریزی معصومه خانم بود. به رغم آن‌که پس از عملیات غرورآفرین طوفان الاقصی، حزب‌الله لبنان نیز در حمایت از مردم مظلوم غزه وارد دور جدیدی از مبارزات علیه رژیم صهیونیستی شده بود و با وجود اصرار خانواده‌ی پدری و حتی خانواده‌ی همسرش برای مراجعت به ایران تا زمان آرام شدن وضعیت لبنان، حاضر به این کار نشد و در پاسخ مادرش که از او خواسته بود همراه با فرزندانش به شیراز بیاید، گفته بود: «مادر جان! مگر خون من و بچه‌هایم رنگین‌تر از خون بچه‌های غزه است؟ من تحت هیچ شرایطی همسرم را تنها نمی‌گذارم و بچه‌ها اگر خواستند می‌توانند با مادربزرگشان (مادرآقا رضا) به ایران بیایند تا شرایط آرام‌تر شود. او هم چنین مشوق فرزندانش در پیمودن راه مقاومت بود و از آن‌ها می‌خواست کمک حال مردم شریف لبنان که در اثر حملات رژیم صهیونیستی آواره و مجروح شده بودند، باشند و به آن‌ها تأکید می‌کرد که نباید ترسی از شهادت به دلشان راه بدهند و می‌گفت: «من حتی اگر همه‌ی شما فرزندانم هم شهید شوید، ناراحت نمی‌شوم و شمارا تقدیم امام عصر(عج) می‌نمایم.» این بانوی حق‌محور و ولایت‌مدار که از وی می‌توان به عنوان نخستین بانوی ایرانی شهیده راه قدس نام برد، علاقه‌ی زیادی نسبت به مقام معظم رهبری (حفظه الله) داشتند و متن سخنرانی‌ها وکتب ایشان را مطالعه می‌کرد.

وی پس از تشدید درگیری‌های اخیر بین حزب‌الله لبنان و رژیم منحوس صهیونیستی، بر فعالیت‌های جهادی خویش افزود و در عرصه‌ی رسانه، فعالیت‌های چشمگیری داشت و از پیشگامان رصد و تولید اخبار مرتبط با جریان فلسطین و غزه در عرصه‌ی بین‌الملل بود و نقش بسیار مؤثری در تبیین شرایط موجود و رساندن پیام مظلومیت مردم بی‌دفاع و مقتدر غزه و لبنان ایفا نمود. این تلاش‌های مجاهدانه و ثمربخش موجب شد که زوج نخبه‌ی ایرانی لبنانی (معصومه کرباسی و رضا عواضه) در لیست ترور رژیم جعلی صهیونیستی قرار بگیرد و سرانجام روز بیست و هشتم مهر سال ۱۴۰۳ در حالی که با خودرو از منزل خارج شده بودند، هدف اصابت موشک‌های اسرائیلی قرار گرفتند و دست در دست یکدیگر، به مقام شامخ شهادت نایل آمدند. گفتنی است بر اساس مستندات قابل مشاهده، آن دو می‌توانستند پس از ترک خودرو به سمت مغازه‌ها و یا اتوبان موجود در محل شهادتشان پناه بگیرند اما از آن‌جا که این کار ممکن بود موجب آسیب دیدن مردم آن منطقه که اغلبشان مسیحی هستند شود، از این کار امتناع کردند و به فضای باز اطراف خودرو پناه بردند و در همان جا به شهادت رسیدند. پیکر مطهر این بانوی آزاده پس از انتقال به میهن اسلامی، در شهر مقدس مشهد، تهران و شهرهای قادرآباد و سعادت‌شهر تشییع شد و سپس طی برگزاری مراسم تشییع جنازه‌ی باشکوهی در حرم مطهر حضرت احمدبن‌موسی شاه‌چراغ (علیه‌السلام) و در جوار مزار شهدای حادثه‌ی تروریستی این حرم مطهر آرام گرفت.

 

 

آدرس کوتاه :